زنی را می شناسم که
تعداد بازديد : 110
این روزها ﺯﻧـﻰ ﺭﺍ ﻣﻰ ﺷﻨﺎﺳﻢ
ﻛﻪ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﻛﺸﻰ ﻓﻜﺮ ﻣﻴﻜﻨﺪ،
میخواهد
بردارد
و
احساسش را بریزد دور…
قدم نمیزند
تا مبادا
باد لابلای موهایش بپیچد
و باز غرق خاطراتش کنند!
فقط آرزو میکند کاش
بگذرد این هفته ،
هفته های لعنتی!
من
زنی را دیده ام که خودش را جمع کرده است
تا
بریزد دور…
عطرهایش را
شانه اش را
زیباییش را …
آیه به آیه
پشت سر هم تکرار میکند:
کاش
بمیرد این خاطره،
خاطرات لعنتی…
من زنی را میشناسم
که
و
دید آبستن تمام دردهایش شده است
ادامه مطلب
نویسنده : ilove
موضوع: بخش چهارم , شعر و دل نوشته ,
تاریخ انتشار : پنجشنبه 01 اسفند 1392 ساعت: 10:41
برچسب ها : آبستن تمام دردهایش شده است , آرزو , آرزو میکند , احساس , احساسش را بریزد دور , این روزها , باد لابه لای موهایش بپیچد , به خودکشی فکر میکند , بگذرد این هفته , خاطرات , خاطرات لعنتی , خودکشی , زنی را دیده ام که , زنی را میشناسم که , شعر و دلنوشته , عطر خاطرات , عطرهایش , غرق خاطراتش کنند ,