دوستت دارم پیرمردقشنگم
تعداد بازديد : 130
به روزهای بازنشستگی ات می اندیشم
موهایت سفید شده اند
قدم هایت دست به عصا
بر خلاف میلت عینک میزنی
هنوز سهراب را بیشتر از شاملو دوست داری ..
عصرها
با پیراهن سفید اتوکشیده ای
به پارک می روی
گاه پروانه ای نگاهت را می برد تا شبنمی
و مرا یاد می کنی ..
نمی دانم !
شاید مرده باشم
یا شاید بیوه زن پیری شده باشم که
نمازهای ظهرش را در مسجد می خواند
یا …
اما هرچه پیش آید
مانند همین روزها
ادامه مطلب
نویسنده : ilove
تاریخ انتشار : سه شنبه 27 خرداد 1393 ساعت: 12:04
برچسب ها : خاطرات , دلتنگي , دلنوشته , دوستت دارم پيرمردقشنگم , شعرهاي عاشقانه , شعرومتن عاشقانه , متن هاي زيباي عاشقانه , متن هاي عاشقانه , متن هاي عاشقانه و زيبا , متن و دلنوشته عاشقانه ,